سارا والی

سلام ندا

سلام سارا جان..
از رشته معماری چقدر خوشت میاد؟

من از اول دبیرستان با هدف معماری درس خوندم.تنها رشته مورد علاقه ام بود....
رنگ مورد علاقت چیه؟

مشکی-نارنجی
کتاب مورد علاقت چیه؟

قلندر و قلعه.دفترهای سبز دکتر شریعتی و ....
بچه بودی چقدر شیطونی می کردی؟

من کلا بچه آرومی ام :) زیاد شیطنت نمی کردم :دی
فعلا همینا رو جواب بده تا بعد


سمانه

سلام نداجون

سلام عزیزم
بهترین دوستت تا حالا کی بوده؟

والااااااااااااااااااااااااا....فرد خاصی رو نمی تونم بگم...همه خوبن...با همه صمیمی ام! توی این برهه اکیپ ارسلانی (خوابگاهمون)بچه های باحالی هستن.
تا حالا شده از زندگی خسته بشی؟کی؟وچرا؟

خیییییییییییییییییلی...هروقت کم میارم
خفن ترین سوتی که تا حالا دادی چی بود؟

یه بار داشتم واسه خودم صندلی میاوردم از آتلیه...همینجور که صندلی رو می کشیدم رو زمین ...یهو متوجه شدم چقدر دستم سبک شده و صدای صندلی هم نمیاد برگشتم دیدم صندلی پیچش باز شده(از این صندلی چرخ دارها بود)نصف صندلی مونده وسط سالن نصفشم تو دستمه....کل سالن ترکیدن از خنده....منم با سرعت تمام صندلی رو برداشتم رفتم کلاس..:دی
اگه بخوای یه نفررو حلال نکنی اون کیه وچرا؟

تو دبیرستان یکی بود میونه من و دوست صمیمیمو بهم زد....بعد مدتها فهمیدیم کاره اونه...اما دیگه رابطمون مثله قبل نشد...طوری که الانم از دوستم دیگه کلا بی خبرم
منو دوس داری؟

آره عزییییییییییییییییییییزم...شک نکن :)
به چه علتی نمیخوای انتقالیتو بگیری دانشگاه ما؟

به خاطر دوستام و اینکه عادت کردم...سخته تو ۱ محیطه جدید شروع کردن..اما وقتی خسته میشم از خوابگاه یا چیزای دیگه به فکر انتقالی ام میفتم...یهو دیدی اومدم.....معلوم نیس....:دی
میخوای سربه تن کدوم استادتون نباشه؟

به دلیل مسایل امنیتی از پاسخ به این سوال معذورم...فقط در همین حد که اون استادایی که از بعضی درسها زده ام کردن و آخرش هیچی یاد نگرفتم
ممنون


مریم اسدی

سلام ندا جان خوبی؟ من تو صندلی داغ هیچ کس شرکت نکردم ولی چون تویی نخواستم این فرصت رو از دست بدم. سوال خاصی ندارم بپرسم ازت فقط خواستم بگم امشب که نیستی خوابگاه جات خیییییییییلی خالیه

سلام.ممنون عزیزم.خوشحالم کردی.

الان این یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟یعنی می خوای بگی من 24 ساعنه اتاق شمام؟؟

اما جدای از شوخی ممنون لطف داری.


حمید

سلام خوبی؟

سلام.ممنون به لطف شما

1.شماره کفشت؟

37-38 (یعنی واقعا قحطیه سوال بود!!!!!!!!!1 ساعت فکر کردم چی بنویسم

2.مگین شما و بنابی ها خیلی مذهبین درسته؟

عرضم به حضورتون بناب به خاطر حوزه علمیه ای که در اونجا هستش یه شهر مذهبی هستش...در مورد شهر ما هم (ملکان)باید بگم که به صورته معمولی میشه گفت نه شاخص.

3.ندا عباسی وقتی دلش میگیره چکار میکنه؟

واقعیتو بگم؟؟!!بستگی داره به شدتش.گوش دادن به آهنگ یا خوابیدن(که موجب میشه فراموشی کوتاه مدت پیدا کنم به مسایل و فشار روحی شون کمتر شه)و در مرحله آخر.....گ ر ی ه

4.یه جک بگو بخندیم؟

غضنفر میره بانک ، یه حساب بانکی باز می کنه . بعد اسلحه اش رو در میاره

میزاره روی پیشونی بانکدار  میگه:

همه پولهای بانک رو بریز به حسابم !

5.تا سوال تو یه جمله بگو جوابشم بده....

5تا سوال تو یه جمله؟هر سوال یه جمله مجزا هستش!!!!!!!!!!!یه مثال بزن الگوبرداری بشه!!!!!

6.بیشتر دوس داری تو چه محیطی باشی شلوغ ودر کنار دوستان یا در کنار خوانواده؟

اول از همه تنهایی رو دوس دارم.البته این 2 مورد رو نمیشه رتبه بندی کرد بعضی مواقع دوس داری با خونواده باشی بعضی وقتا هم با دوستان اما در حالت کلی بخوام 1 مورد بگم خونه و خونواده رو ترجیح میدم...

7. خوبی ها و بدی های ندا عباسی چیه؟

خوبی ها رو نمی گم که ریا نشه

امابدی ها:یکم حساس.زود عصبی میشم البته کوتاه مدته و کاملا از چهره ام معلوم میشه و.....زیاده فعلا همینا رو داشته باشین

فعلا اینا رو داشته باش


کوروش

سلام علیکم.خوب هستین؟

درود بر شما. سلامت باشین

1.خواهشا یه بیوگرافی کامل از خودتون بگین.

ندا عباسی ملکی هستم.(متولد 1371.9.20 .)در شهر بناب به دنیا اومدم اما اصالتا ملکانی ام.4تا خواهر هستیم که من بچه آخرم.پدرم کارمند بازنشسته اداره دامپزشکی و مادرم معلم هستش که ایشونم بازنشسته شده.

2.نظر شما در مورد فرودگاه مورد مناقشه ی بین مراغه و بناب چیه؟

عرضم به حضورتون اونطور که من شنیدم فرودگاه تو زمین های بناب هستش که اگه درست بشه باید به اسم بناب باشه..البته نمی دونم این اطلاعات درسته یا نه!!!


atefeh.h

سلام ندا جان.خوبی؟

سلام عزیزم.ممنون.

یکی دو بیت از شعرای قشنگت و یکی دو جمله از نوشته های خوبت رو برامون بنویس.:)

تنها بیت شعری که همیشه یادمه رو می نویسم.چون دفترم ارومیه هستش و الان کنارم نیست.

می دانم نمی دانی که می دانم نمی مانی

نمی دانی که می خواهم بمانی و نمی مانی!!

یه بیت شعری که همیشه تو ذهنت هست و مدام با خودت تکرار میکنی؟

1.بدان مقام رسد اتحاد من با دوست       که باز می نشناسم که این منم یا دوست

2.روزها گر رفت گو رو باک نیست             تو بمان ای آنکه چون تو پاک نیست(هر 2 از مولوی)

اعتقادات یه نفر برات مهم تره یا شخصیتش؟

به نظر من اعتقادات و افکار یک شخص,شخصیت اون فرد رو تشکیل میده.2تا موضوع جدایی ناپذیرند.البته خیلی ها هستن که دارای تضاد در ظاهر و باطنشون کاملا محسوسه که مطمئنا همچین افرادی هم چندان خوشایند نیستن.عقاید و افکار اگه درست باشه رو شخصیت هم تاثیر مثبت داره

کدوم رفتار بقیه بیشتر از همه ناراحتت میکنه؟

توقعات و انتظارات بی جا و بی مورد واقعا عذابم میده.از دخالت و به پرو پای آدم هم پیچیدن یه مورد دیگه اس.سطحی نگری و اینکه چشم ادم حکم عقل رو داشته باشه و....

یه روز خوب میاد آیا؟ 

مونده که تو چه چیزی رو خوب تعریف کنی و چیو بد.روزهای بد و به طبع اون موارد بد رو ما خودمون تعریف می کنیم...روزه خوب قرار نیست بیاد روز خوب رو باید بسازی خودت.فکر کنم این جمله کلیشه شده اما دیروز و فردا وجود نداره حال رو هم تو هستی که می سازی.همین الان یه لحظه خوب و غیرقابل برگشته!

ممنون ندا جان.

خواهش می کنم عزیزم


سارينا

سلام خوبي ندا؟

درود و سپاس

تا حالا حس كردي خدا داره زندگيتو با يه برنامه اي پيش ميبره؟ يه تصميمي برات داره؟

بعضی جاها آره...بعضی مواقع شده که یه چیزی رو خواستم تلاش کردم شرایطو تغییر بدم اما عکس اون عمل اتفاق افتاده شاید اون لحظه ناامید شدم و فکر کردم دیگه نمی تونم ادامه بدم اما گذشت زمان ثابت کرده که خوب شد عکس خواسته ام اتفاق افتاده.خیلی جاها هم شده خلاف جریان آب پیش اومدم با این حال به شرایطی که خواستم رسیدم....این نشون دهنده یه قدرت ماورا بشر هستش...یعنی خدا



مریم اسدی

سلام به ندای عزیزم و همه بچه های گروه معماری

علیکم سلام دوستم!!!!!!!!!

ندا جان دقیقا به منظور کثیفم پی بردی

صحیح....بزار فردا بیام...

و اما آقای ساعدی چرا سعی بر این داری که فرودگاه بناب رو به اسم مراغه بزنی؟؟؟

می خوای ندا سمت مراغه رو بگیره؟؟ عمرا اصلا ابدا.... ندا طرف بنابه ...

حالا که این جوریه....واسه خاتمه دادن به این بحث و جلوگیری از جنگ احتمالی......

فرودگاه از همون اولش واسه شهر ما بود چرا دعوا می کنید آخه........خوبه؟؟؟



کوروش

دوباره سلام

درود

خانم عباسي اگه زحمت نيست مشكلات بناب و ملكان و اون قضيه ي معروف(جوجه و تويوخ بالاسي)رو كاملا توضيح بدينطوري كه ديگه من مجبور نشم كامنت بذارم.

عرضم به حضورتون: خیلی وقت پیش ها نماینده ملکان و بناب یکی بود و ملکان هم در پی مستقل شدن درگیری هایی با بنابی ها داشته....نقل میشه که اون زمون ها افرادی که می خواستن بیان ملکان یا رد بشن از ملکان ازشون خواسته میشده که بگن جوجه(چون بنابی ها یه لهجه مخصوص خودشونو دارن که متفاوت از لهجه ما هست ) و از اینجا بنابی بودن یا نبودن اونها معلوم میشده....یکی این وسط زرنگی کرده به جای اینکه بگه جوجه گفته بچه مرغ(تویوخ بالاسی) :D تا لهجش معلوم نشه

ضمنا خانم اسدي ما حاضريم براي شادي شما هم كه شده از حق خودمون بگذريم.


سلام ندا جان خوبی؟

سلام عزیزم.ممنون.

از 1تا10 چی یادت میفته؟

1.ورودی90؟

روزهای اول دانشگاه یادم افتاد...همه با لحن خاص گفتنشون که ترم اولی؟؟؟!!

2.استاد شنگه پور؟

خاطرات خوبی ندارم بعده کلاساشون چند روزی ناامید و بی انگیزه می شدم iهمیشه

3.دانشکده هنر؟

کاش بهتر از این بود.

4.خودت؟

مرا این گونه باور کن: کمی تنها، کمی خسته .کمی از یادها رفته،   

خدا هم ترک ما کرده، خدا دیگر کجا رفته !

5.من سمان اطلس؟

3 قلوهای افسانه ای!!!! یا 3 تفنگ دار :D

6.بوفه؟

چایی با چیپس

7.باحال؟

بچه های معماری 90

8.بامعرفت؟

دوست دوران دبیرستانم

9.شوخ؟

توی کلاس آقای کمالی :D :D :D

10.؟

داره خمیر دندون تبلیغ می کنه....زیادی دندوناش صاف و سفیده :D

میسی.نخسته.....

خواهش می شود!