از اسمش معلومه،
چهاردیواری،مال خودمونه،مال کلاس خودمون،
معماران ۹۰.
انگار که وایسادی پشت تریبون،یا رو قله ی کوه،یا لب دریا. میتونی فریاد بزنی،داد بزنی، یا نه، آروم آروم زمزمه کنی...... چیو؟؟؟؟ هرچی دلت میخواد.راجع به خودت ،راجع به بچه ها،راجع به دانشکده،راجع به دانشگاه،راجع به هرچیزی که دوست داری....... آخر ترمه، گفتم هرکی حرف دلشو بزنه(اگه دوست داره).اسم این بخش نظراتو هرچی دلت میخواد بزار...دفتر خاطرات،یادگاری،آخر قصه،دل نوشته.... ولی من بهش میگم "کتیبه".
گفتم که هرچی تو دلت هست بگو فقط این بخش یه چراغ قرمز داره.یعنی راجع به هرچی میخوای حرف بزن ولی با حفظ احترام به شخصیتش.کسی حق نداره اینجا به بقیه توهین کنه.
قبلا از کسایی که زحمت کشیدن اومدن این پست رو خوندن نظر گذاشتن،نظر نذاشتن،مثل من کامپیوترشون مشکل داشت کلا نمیتونستن نظر بدن،خوششون اومد،بدشون اومد،اومدن تشکر کردن، تو دلشون ناسزا گفتن،مودبانه نظر دادن،خدای ناکرده خواستن تند حرف بزنن به خاطر چراغ قرمز نتونستن بعد به اعصابشون فشار اومد.....همه و همه تشکر میشه.
(متراژ حرف دلتون آزاد.یکی اندازه ی اتوبان تهران-کرج حرف میزنه،یکی هم اسمشو میزاره صفحه خالی میفرسته،یعنی اومدم بگم،دلم نذاشت.........چهار دیواری،اختیاری)
پشت هیچستان چتر خواهش باز است:
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،
زنگ باران به صدا می آید.
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست.
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید،
مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من. -سهراب سپهری-