سلام.کلی فکر کردم چیکار کنم.. میخواستم یک مطلب بذارم به قول معروف استعداد بچه ها شکوفا بشه...تا اینکه یاد کلاس سرکار خانم دنیا دیده! افتادم...آخه هروقت میخوایم یکم وقت کلاس بره بچه ها شعرهایی که خودشون گفتن رو سر کلاس میخونن.  گفتم دخترها و پسرهای معماری به احتمال زیاد تو این زمینه استعداد دارن.حالا هرکی پایه هست بیاد که میخوایم یه جور شب شعر راه بندازیم (فقط لطفا شعرهایی که خودتون گفتین رو بذارین) اول هم خودم شروع میکنم.یک قسمت از شعر رو مینویسم:

باز تنها شده ام /دل من باز گرفت/دل من خسته از این شهر سیاه/ چه بسا خسته تر از پیچک ها/ولی آدمها....سوارند بر این سرو بلند/عمرشان میگذرد/بی توجه به گذر کردن عمر ماه را میبینند/که چه دور از آنهاست و چه نزدیک به عشق/ دل من باز گرفت.....